
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یك حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گذشته در چشمانم مانده است
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم
که نفهمی هنوز هم دوستت دارم
